کارشناسان علوم نظامی بر این عقیدهاند که جنگ الکترونیک هنر تهدیدات است و تمام جنبههای جنگ را شامل میشود. این امر موجب گردیده است که امکانات بیشتری در طراحی و ساخت جنگافزارها بکار رود و بالطبع آن بهرهبرداری مناسب از جنگافزارها بعمل آید بخصوص در مواقعی که جنگافزارها با هواپیماهای جنگی در عملیات مشترک شرکت مینماید، کارآیی آن دو چندان میشود .در حال حاضر بکارگیری سیستمهای جنگالکترونیک در طراحی هواپیماها بیشتر مد نظر قرار گرفته و بنام تکنیک( پشت پرده) معروف گشته است. امروزه کاملاً مشخص گردیده است که عملکرد تجهیزات جنگالکترونیکی یک هواپیما جهت مصون ماندن در حریم هوایی دشمن از سرعت- ارتفاع– قدرت آتش و حتی قدرت مانوری آن مهمتر میباشد. گرچه این موضع بیانگر یک ضرورت کلی است، لیکن ریشة تاریخی آن به سال 1944 بر میگردد که نیروی هوایی سلطنتی انگلیس در خارج از خط مقدم، اقدام به یک عملیات اخلالگری نمود و بعنوان پیشرو در جنگالکترونیک محسوب شد. بالغ بر 4500 فروند از هواپیماهای نیروی هوایی انگلیس مجهز به رادار کوچکی موسوم به مونیکا (1)در زیر دم بودند که از آن برای شناسایی فضای پشت هواپیما و دادن هشدار لازم در زمان حمله توسط شکاریهای شب پرواز دشمن استفاده میگردید. در انبوه و سیل بمبافکنها، جائی که تنها راه نجات، اجتناب از برخورد هوایی بود، سیستم مونیکا با تعدادی از چراغهای زرد و قرمز خود، نزدیک شدن به بمبافکنهای خودی را اخطار میداد که غالباً خدمه پروازی آنرا خاموش میکردند و با اینکار احتمالاً در امان بودند زیرا آلمانیها اکثر جنگندههای شب پرواز خود را به گیرندهای موسوم به فلنس برگ (2)که دقیقاً در طول موج رادار مونیکا کار میکرد مجهز نموده بودند با نگاهی واقعگرایانه به توسعه سیستمهای جنگ الکترونیک در مییابیم که به سرعت میتوان اقدامات ضد الکترونیکی مناسب را بر روی هر رادار انجام داد و متعاقباً میتوان با هر اقدام ضدالکترونیکی به صورت اقدامات ضدضدالکترونیکی مقابله نمود .
(1) Monica
(2) Flense Burg
عنوان مقاله [English]
The need for aircrafts to deal with electronic warfare systems