خلیجفارس به لحاظ موقعیت ژئوپولتیکی و راهبردی از حساسترین و با اهمیتترین مناطق جهان است. در سال 1979 دولت کارتر براین عقیده بود ((که خلیج فارس یکی از سه مانع اساسی و حساسی است که گذشتن نیروهای بلوک شرق (اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمارش) از آن میتواند موجب آغاز جنگ جهانی سوّم گردد)).از آن زمان به بعد چهار حادثه مهم و اساسی در مقیاس بینالمللی منطقه را تکان داد و دستخوش تحولات ساخت. نخستین رویداد بزرگ، انقلاب اسلامی بود که در یازدهم فوریه 1979 به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. نظام جدید ایران از پیمان سنتو که ایران را با غرب مرتبط میساخت خارج شد. با دکترین جدید ایران، آمریکا به عنوان شیطان بزرگ در برابر نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و این کشور به عنوان دشمن شماره یک ایران در آمد. دوّمین رویداد بزرگ جنگ عراق بر علیه ایران بود که در تاریخ 22 سپتامبر 1980 با تهاجم عظیم نظامی عراق به ایران آغاز گردید. این جنگ که یکی از ویرانگرترین جنگهای نیمه دوم قرن بیستم شناخته شد، بیش از هشت سال طول کشید و موجب بسیج ملت ایران از یک سو و اتحاد کشورهای عرب منطقه خاورمیانه از سوی دیگر در دو طرف مرزها گردید. سوّمین حادثه دگرگون کننده در روز دوّم اوت 1990 با تجاوز عراق به کویت پدید آمد که منجر به یک جنگ شگفتانگیز شد. این جنگ نتیجه به هم خوردن موازنه قدرت ناشی از جنگ عراق بر علیه ایران در منطقه خلیج فارس بود که کشور عراق با بهرهبرداری از ائتلاف و همبستگی بینالمللی و با ذخیرهسازی جنگافزارهای ساخت آمریکا و سایر کشورها، خود را مسلح ساخت. چهارمین حادثه مهم حمله تروریستی یازدهم سپتامبر 2001 در آمریکا بود. در پی این حادثه، آمریکا با حمله نظامی به عراق در 20 مارس 2003 و سرنگونی رژیم صدام، حاکمیت یکجانبهگرایی خود در نظام بینالملل را تثبیت کرد و در واقع شرایط مساعدی را برای ایفای نقش سلطهجویانه (مداخلهگرایانه) خود به بهانه مبارزه با تروریسم در نظام بینالملل و منطقه خلیجفارس فراهم ساخت.
عنوان مقاله [English]
The pattern for balance of power
in security strategies of the Persian Gulf